موسم حج که می شود به حج وحاجی وکعبه وصاحب خانه آن ، ماه محرم وصفر به عزا وعزادری ومجالس عزا و ایام  اربعین به زایر وزیارت پیله میکنیم ،فریاد وامظلوما سر میدهیم که حاجی کجا ...کوچه وخیابان های ما به طواف تو بیشتر نیازمندند...زایر کجا ...شکم بچه های  گرسنه ویتیم واجبتر است یا زیارت! خدا درکنار فقیریست که شب وروز درپی لقمه نانی برای فرزندان بی خانمان خویش است..خدا در دل شکسته دلانیست که ازشرمندگی اهل وعیال ،قوت شان درروز عرق  شرم وخجالت ودرشب بغض گلو وگریه خاموش است..

کجا حاجی، خدا همین جاست...همین حوالی!!

البته اینکه نسبت به فقرا ومساکین ودردمندان احساس مسیولیت میکنیم و فریادمظلوم خواهی داریم بجاست وخود نشانه انسانیت وبلکه اسلامیت قلوب است ولی ...چرا وقت نوروز که می شود صداها خاموش می شوندویا فصل خرید وایام شادی وسفرهای میلیاردی کسی عکس نوشته نمیزند که آهای انسان.. فقرا ...مستمندان...مساکین...بی خانمانان...یتیمان...

 کجاست احساس مسئولیت وهم دردی ؟!

چرا فریادها هنگام برگزاری مجالس اعیانی وتجملاتی ، مسافرت های کذایی ،اتومبیل های فراری،ویلاهای اشرافی ولباس های فراوان یادگاری ویا درآمد های هنگفت تجاری واقتصادی...به سینه حبس می شوند گویا فقیر که نیست هیچ ،بلکه فقر ریشه ندارد..!

مسلمان! اسلام بهمان قدرکه سفارش به انجام فرایض کرده ،دستور به رسیدگی حال فقرا ومستمندان هم دارد واساسا نه تنها این اعمال دینی درتقابل هم قرار ندارند بلکه ازدل هریک دیگری هم می جوشد وبه هم ارتباط دارند.

اسلام برنامه نوشته دارد ودرس گفته شده ...این ماییم که باید خودمان را به این نوشتار وگفتار بیازماییم .

برادر ایمانی ! خدا دراین حوالی نیست، بلکه دردل تاروپود هستی وذره ذره عالم ،اوست که جلوه گری میکند، اما خانه اش ...سنگ نشانی ست که ره گم نشود!

شاید حج فقرا واغنیاء درنگاه ابتدائی  درست باشد اما درحقیقت اصلا اغنیائی درعالم نداریم وهمه فقیر محض ند...انتم الفقرا،

وغنی محض فقط وفقط، که مالک حقیقی عالم وآدم است خدای منان است

لذا حاجی یا زایر اگرهم ! ازفقیر همسایه بی خبرباشد لااقل ازفقر خود آگاه است که پناه به خانه دوست  می برد.

فقیر، فقیر است ،نهیب ها راهم کمی  بسمت خودغنی پندارانی حواله کنیم که فقیر وخانه همسایه که هیچ بلکه ازفقر وبی خانمانی خویش هم بی خبرند!!

پس آگاهانه قلم وقدم بزنیم که دردام وصید وصیاد نامسلمان یه اسارت نرویم ولب ودهان مغرضان قرار نگیریم

درادامه فقط این دوروایت برای اهل تامل کافیست...

 

1-شخصی به رسول اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم عرض کرد:

من به قصد حج از شهر خارج شدم، ولی به آن موفق نشدم، لیکن من مردی ثروتمندم. اکنون بفرمایید با ثروتم چه کنم تا به پاداشی مانند پاداش حج‏گزاران نایل آیم؟

رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم فرمود: به کوه ابوقبیس بنگر. اگر به اندازه این کوه طلای سرخ داشته باشی و آن را در راه خدا انفاق کنی هرگز به پاداش حج‏گزاران، دست نخواهی‏یافت. سپس آن حضرت فرمود:

حج‏گزار چون مقدمات سفر خود را آماده کند چیزی بر نمی‏دارد و چیزی نمی‏نهد مگر آنکه خداوند ده حسنه برای او ثبت و ده سیّئه از او محو می‏کند و ده درجه او را بالا می‏برد. پس چون بر مرکب خود سوار شود، مرکبش گامی برنمی‏دارد و گامی نمی‏نهد مگر آنکه خداوند باز برای او چنان می‏کند.

پس چون به گرد کعبه طواف کند از گناهانش بیرون می‏آید و چون بین صفا و مروه سعی کند از گناهانش به‏درمی‏آید و چون در عرفات توقّف کند از گناهانش خارج می‏شود و چون در مشعرالحرام توقّف کند از گناهانش برون می‏آید و چون رمی جمره کند از گناهانش خارج می‏شود:

«اُنظر إلی أبی قبیس فلوْ أن أبا قبیس لک ذهبة حمراء أنفقته فی سبیل الله ما بلغْت به ما یبلغ الحاج». ثم قال: «إن الحاج إذا أخذ فی جهازه لم یرفع شیئا ولم یضعه إلا کتب الله له عشر حسنات ومحی عنه عشر سیئات ورفع له عشر درجات فإذا رکب بعیره لم یرفع خفّا ولم یضعه إلا کتب الله له مثل ذلک فإذا طاف بالبیْت خرج من ذنوبه فإذا سعی بین الصفا والمروة خرج من ذنوبه فإذا وقف بعرفاتٍ خرج من ذنوبه فإذا وقف بالمشعرالحرام خرج من ذنوبه فإذا رمی الجمار خرج من ذنوبه».

 

و اینچنین رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم یکایک مواقف را برشمرد و فرمود که اگر حج‏گزار در هر یک از این مواقف درنگ کند از گناهانش بیرون می‏آید و آنگاه فرمود: تو کجا می‏توانی به پاداش حج‏گزار، دست‏یابی؟!: «أنّی لک أن تبلغ ما یبلغ الحاج»

 

شاید مراد پیامبر گرامی‏صلی الله علیه و آله و سلم از این که «چون حج‏گزار طواف کرد از گناهانش خارج می‏شود و چون میان صفا و مروه سعی کند از گناهانش بیرون می‏آید و... » بیان این نکته باشد که هر یک از این اعمال گوناگون در آمرزش گناهی خاص موثر است؛ زیرا هر یک از این اعمال برای آمرزش گناهی خاص واجب شده است. یا آنکه گناهان چون انباشته شود و زنگار و پرده‏ای بر گنهکار شود، هر یک از این مناسک موجب کاستن ضخامت این پرده‏ها و کنار رفتن این پوششها از دلها می‏گردد، تا آنجا که حج‏گزار با دلی پاک که نه بر آن زنگاری نشسته و نه حجابی بر آن کشیده‏اند به دیدار پروردگارش نایل می‏شود. خداوند چنین حجی را روزی ما فرماید.

 

2- ـ در بخشی از وصیت آن حضرت به حسنین(علیهما السلام) و به عموم مردم نیز چنین آمده است: خدا را درباره خانه پروردگارتان در نظر بگیرید، تا زنده هستید آن را خالی نگذارید؛ زیرااگر کعبه ترک شود، مهلت داده نمی‏شوید:

«والله الله فی بیت ربّکم، لا تُخلّوه ما بقیتم فإنّه إن ترک لم تناظروا

 

صهبای‏حج