خود اوست جمله طالب و ما همچو سایه ها...ای گفتگوی ما همگی گفت و گوی دوست

تقرب بسوی سگ


 مرحوم هیدجی ، محشی منظومه ملاهادی ، دیوانی دارد، او قضیه جالبی نقل می کند، می گوید:


 مقدسی بود در محله ای و یا روستایی ، شبی برای عبادت به مسجد رفت . مسجد خالی بود، دو رکعت نماز که به جا آورد، صدای خش خشی از گوشه های مسجد شنید، با خود گفت : 


پس من تنها در مسجد نیستم ، کس دیگری هم گویی در مسجد هست ، سپس شیطان او را وسوسه کرد و شروع کرد با صدای بلدتر نماز خواندن ((ولا الضالین )) را با مدّ تمام کشیدن ! به خیال این که فردا آن ناآشنا، در ده و محلّه منتشر می کند که فلانی ، دیشب در مسجد، تا صبح مشغول راز و نیاز بود و نماز نافله به جا می آورد.

 این مقدس مآب بیچاره ، به همین خیال ، حتی شب را هم به منزل نرفت و تا صبح مشغول نماز و راز بود. صبح که هوا روشن شد، وقتی که خواست از مسجد خارج شود، دید سگی نحیف و ضعیف از گوشه شبستان آمد و از در بیرون رفت . 

یک باره فهمید که همه آن خش خش ها، از این سگ بوده که از سرمای شب ، به داخل مسجد پناه آورده است و همه نماز نافله ها و گریه ها و اشکهای جناب مقدس هم به جای تقربا الی الله ، تقربا الی الکلب بوده است.


۰ نظر
سیدابراهیم حسینی

اگرقرآن خرافی بود..

✅✅✅یک نکته✅✅✅


 دکتر هانری کربن، اسلام شناس معروف فرانسوی، سخن جالبی درباره قرآن دارد . وی می گوید:


 اگر قرآن خرافی بود و از جانب خداوند نبود، هرگز جرات نمی کرد که بشر را به علم و تعقل و تفکر دعوت کند . هیچ اندیشه ای به اندازه قرآن محمد (ص) انسان را به دانش فرا نخوانده است تاآن جا که نزدیک به نه صد و پنجاه بار در قرآن، از علم و عقل و فکر سخن رفته است .


۰ نظر
سیدابراهیم حسینی

8نکته تربیتی ازقرآن


1 . اگر قصد راهنمایی و تربیت کسی را دارید، در قدم اول از گفتار نرم و با محبت بهره گیرید; حتی اگر مخاطب شما فرعون سرکش یا سران لجوج کفار جاهلی باشند; (طه/44 و شعرا/215) .


2 . الف) گفتار رفتار آدمی در هر زمان و مکان، در حافظه الهی محفوظ است ; مراقب باشید; (لقمان/16 و کهف/30) .


ب) نسبت به انسان های اطرافت، احساس مسئولیت کن و آنها را از کارهای بد بازدار و به کارهای خوب تشویق کن . این لازمه استحکام یک پیکر است و بنی آدم اعضای یکدیگرند; (لقمان/17) .


ج) در رفتارهای اجتماعی دقت کن! مبادا با غرور رویت را از دیگران برگردانی یا مثل متبکران راه بروی ; مبادا تندرو و کندرو شوی ; میانه روی، بهترین روش است ; مراقب باش صدایت را بر سر کسی بلند نکنی و خلاصه در یک کلام، آدم باش ; (لقمان/18و19) .


3 . قرآن کریم به شدت با پیروی از جمع (خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو) و حرکت به دنبال اکثریت، مخالف است . قرآن می گوید: اگر بخواهی از اکثریت مردم فقط به این خاطر که اکثریت هستند، پیروی کنی، بدون شک از راه خدا دور می شوی ; همیشه با چشمان باز تصمیم بگیر; (انعام/116 و اسراء/36) .


4 . همیشه بزرگ ترها، بهترین حرف را نمی زنند و همیشه حرف گوش کنی و اطاعت از بزرگان، انسان را به سعادت نمی رساند . این پیام تربیتی قرآن است که حتی در اطاعت از بزرگان هم گوش و چشمت را باز کن که فردا فقط و فقط خودت پاسخ گوی اعمالت خواهی بود; نه بزرگ ترهایت; (احزاب/67) .


5 . علم بهتر است یا ثروت؟ جواب آن را در آیه 247 بقره پیدا خواهید کرد .


6 . امانت داری یکی از ارزشمندترین ارزش های قرآنی است . حضرت موسی (ع) را به خاطر امانتداری و قدرتش، در خانه حضرت شعیب پناه دادند; (قصص/26) و حضرت یوسف را به خاطر امانتداری وعلمش، بر خزانه مصر نشاندند; (یوسف/55) و حتی رسول خدا (ص) که از سوی خداوند برگزیده شد، مشهور به امانتداری و به محمد امین معروف بود .


7 . اگر می خواهید مخاطبان به سوی شما جذب شوند، ابتدا به خودتان بپردازید! روح خشک و سنگین و بی لطافت، هیچ گاه در امر تربیت موفق نمی شود . مهربانی، دلسوزی و رقت قلب را در خود بپرورید تا مردم بی آن که شما متوجه شوید، در اطراف شما جمع گردند; (آل عمران/159) .


8 . آیا دوست دارید که دشمن خود را به یک دوست تبدیل کنید؟ به هر بدی که در حق شما کرد، با خوبی پاسخ گویید . این را قرآن تجویز می کند; آیه 34 سوره فصلت را بخوانید!



۰ نظر
سیدابراهیم حسینی

منبرمجازی درتلگرام

بحول وقوه الهی ،کانال "منبر مجازی" درتلگرام راه اندازی شد.امید است ازبستر آماده شده درجهت نشر معارف دین وپاسداری ازحریم ولایت وامامت بهره برده ودرجنگ تمام عیارفرهنگی ،درزمره خط نگهداران باشیم.

دوستان برای ملحق شدن به ما درکانال به لینک زیر مراجعه نمایند.

"منبـــــــرمجازی"

۰ نظر
سیدابراهیم حسینی

حج،تعطیل!!

فلسفۀ حج ،فریضه ای که نباید تعطیل شود

مراسم پرشکوه حج، همچون عبادات دیگر داراى برکات و آثار فراوانى در فرد و جامعه اسلامى است که اگر طبق برنامه صحیح انجام پذیرد و از آن بهره بردارى درستى شود، مى‏تواند هر سال منشأ برکات و  تحول تازه‏اى در جوامع اسلامى گردد.

این مناسک بزرگ در حقیقت داراى چهار بعد است که هر یک از دیگرى ریشه‏دارتر و پرسودتر است:

1-بعد اخلاقى حج: مهم ترین فلسفه حج، دگرگونى اخلاقى است که در انسان ها به وجود مى‏آورد. مراسم حج به گونه ای است که انجام مراحل آن برای حاجیان، هر کدام یکی پس از دیگری یک درس کاملی از اخلاق و ادب است.

مراسم احرام، نوعاً انسان را به کلى از وابستگی های مادى و امتیازات ظاهرى و لباس هاى رنگارنگ و زر و زیور بیرون مى‏برد و با تحریم لذائذ و پرداختن به خودسازى که از وظائف محرم است، او را از جهان ماده جدا کرده و در عالمى از نور و روحانیت و صفا فرو مى‏برد و آنها را که در حال عادى بار سنگین امتیازات موهوم و درجه ‏ها و مدال ها را بر دوش خود احساس مى‏کنند، یک مرتبه سبکبار و راحت و آسوده مى‏ کند.

۰ نظر
سیدابراهیم حسینی

خدادراین حوالی نیست!

موسم حج که می شود به حج وحاجی وکعبه وصاحب خانه آن ، ماه محرم وصفر به عزا وعزادری ومجالس عزا و ایام  اربعین به زایر وزیارت پیله میکنیم ،فریاد وامظلوما سر میدهیم که حاجی کجا ...کوچه وخیابان های ما به طواف تو بیشتر نیازمندند...زایر کجا ...شکم بچه های  گرسنه ویتیم واجبتر است یا زیارت! خدا درکنار فقیریست که شب وروز درپی لقمه نانی برای فرزندان بی خانمان خویش است..خدا در دل شکسته دلانیست که ازشرمندگی اهل وعیال ،قوت شان درروز عرق  شرم وخجالت ودرشب بغض گلو وگریه خاموش است..

کجا حاجی، خدا همین جاست...همین حوالی!!

البته اینکه نسبت به فقرا ومساکین ودردمندان احساس مسیولیت میکنیم و فریادمظلوم خواهی داریم بجاست وخود نشانه انسانیت وبلکه اسلامیت قلوب است ولی ...چرا وقت نوروز که می شود صداها خاموش می شوندویا فصل خرید وایام شادی وسفرهای میلیاردی کسی عکس نوشته نمیزند که آهای انسان.. فقرا ...مستمندان...مساکین...بی خانمانان...یتیمان...

 کجاست احساس مسئولیت وهم دردی ؟!

چرا فریادها هنگام برگزاری مجالس اعیانی وتجملاتی ، مسافرت های کذایی ،اتومبیل های فراری،ویلاهای اشرافی ولباس های فراوان یادگاری ویا درآمد های هنگفت تجاری واقتصادی...به سینه حبس می شوند گویا فقیر که نیست هیچ ،بلکه فقر ریشه ندارد..!

مسلمان! اسلام بهمان قدرکه سفارش به انجام فرایض کرده ،دستور به رسیدگی حال فقرا ومستمندان هم دارد واساسا نه تنها این اعمال دینی درتقابل هم قرار ندارند بلکه ازدل هریک دیگری هم می جوشد وبه هم ارتباط دارند.

اسلام برنامه نوشته دارد ودرس گفته شده ...این ماییم که باید خودمان را به این نوشتار وگفتار بیازماییم .

برادر ایمانی ! خدا دراین حوالی نیست، بلکه دردل تاروپود هستی وذره ذره عالم ،اوست که جلوه گری میکند، اما خانه اش ...سنگ نشانی ست که ره گم نشود!

شاید حج فقرا واغنیاء درنگاه ابتدائی  درست باشد اما درحقیقت اصلا اغنیائی درعالم نداریم وهمه فقیر محض ند...انتم الفقرا،

وغنی محض فقط وفقط، که مالک حقیقی عالم وآدم است خدای منان است

لذا حاجی یا زایر اگرهم ! ازفقیر همسایه بی خبرباشد لااقل ازفقر خود آگاه است که پناه به خانه دوست  می برد.

فقیر، فقیر است ،نهیب ها راهم کمی  بسمت خودغنی پندارانی حواله کنیم که فقیر وخانه همسایه که هیچ بلکه ازفقر وبی خانمانی خویش هم بی خبرند!!

پس آگاهانه قلم وقدم بزنیم که دردام وصید وصیاد نامسلمان یه اسارت نرویم ولب ودهان مغرضان قرار نگیریم

درادامه فقط این دوروایت برای اهل تامل کافیست...

 

1-شخصی به رسول اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم عرض کرد:

من به قصد حج از شهر خارج شدم، ولی به آن موفق نشدم، لیکن من مردی ثروتمندم. اکنون بفرمایید با ثروتم چه کنم تا به پاداشی مانند پاداش حج‏گزاران نایل آیم؟

رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم فرمود: به کوه ابوقبیس بنگر. اگر به اندازه این کوه طلای سرخ داشته باشی و آن را در راه خدا انفاق کنی هرگز به پاداش حج‏گزاران، دست نخواهی‏یافت. سپس آن حضرت فرمود:

حج‏گزار چون مقدمات سفر خود را آماده کند چیزی بر نمی‏دارد و چیزی نمی‏نهد مگر آنکه خداوند ده حسنه برای او ثبت و ده سیّئه از او محو می‏کند و ده درجه او را بالا می‏برد. پس چون بر مرکب خود سوار شود، مرکبش گامی برنمی‏دارد و گامی نمی‏نهد مگر آنکه خداوند باز برای او چنان می‏کند.

پس چون به گرد کعبه طواف کند از گناهانش بیرون می‏آید و چون بین صفا و مروه سعی کند از گناهانش به‏درمی‏آید و چون در عرفات توقّف کند از گناهانش خارج می‏شود و چون در مشعرالحرام توقّف کند از گناهانش برون می‏آید و چون رمی جمره کند از گناهانش خارج می‏شود:

«اُنظر إلی أبی قبیس فلوْ أن أبا قبیس لک ذهبة حمراء أنفقته فی سبیل الله ما بلغْت به ما یبلغ الحاج». ثم قال: «إن الحاج إذا أخذ فی جهازه لم یرفع شیئا ولم یضعه إلا کتب الله له عشر حسنات ومحی عنه عشر سیئات ورفع له عشر درجات فإذا رکب بعیره لم یرفع خفّا ولم یضعه إلا کتب الله له مثل ذلک فإذا طاف بالبیْت خرج من ذنوبه فإذا سعی بین الصفا والمروة خرج من ذنوبه فإذا وقف بعرفاتٍ خرج من ذنوبه فإذا وقف بالمشعرالحرام خرج من ذنوبه فإذا رمی الجمار خرج من ذنوبه».

 

و اینچنین رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم یکایک مواقف را برشمرد و فرمود که اگر حج‏گزار در هر یک از این مواقف درنگ کند از گناهانش بیرون می‏آید و آنگاه فرمود: تو کجا می‏توانی به پاداش حج‏گزار، دست‏یابی؟!: «أنّی لک أن تبلغ ما یبلغ الحاج»

 

شاید مراد پیامبر گرامی‏صلی الله علیه و آله و سلم از این که «چون حج‏گزار طواف کرد از گناهانش خارج می‏شود و چون میان صفا و مروه سعی کند از گناهانش بیرون می‏آید و... » بیان این نکته باشد که هر یک از این اعمال گوناگون در آمرزش گناهی خاص موثر است؛ زیرا هر یک از این اعمال برای آمرزش گناهی خاص واجب شده است. یا آنکه گناهان چون انباشته شود و زنگار و پرده‏ای بر گنهکار شود، هر یک از این مناسک موجب کاستن ضخامت این پرده‏ها و کنار رفتن این پوششها از دلها می‏گردد، تا آنجا که حج‏گزار با دلی پاک که نه بر آن زنگاری نشسته و نه حجابی بر آن کشیده‏اند به دیدار پروردگارش نایل می‏شود. خداوند چنین حجی را روزی ما فرماید.

 

2- ـ در بخشی از وصیت آن حضرت به حسنین(علیهما السلام) و به عموم مردم نیز چنین آمده است: خدا را درباره خانه پروردگارتان در نظر بگیرید، تا زنده هستید آن را خالی نگذارید؛ زیرااگر کعبه ترک شود، مهلت داده نمی‏شوید:

«والله الله فی بیت ربّکم، لا تُخلّوه ما بقیتم فإنّه إن ترک لم تناظروا

 

صهبای‏حج 

۰ نظر
سیدابراهیم حسینی

ظهورلحظه ها

سوال: آیا در قیامت ، لحظه های عمر خویش را می بینیم و ظهور خواهد داشت؟
پاسخ: به طور کلی قیامت ظرف ظهور انسان است و لحظه های زندگی هر یک صندوقچه هایی هستند که در آخرت باز می شوند و محتوای خویش را به آدمی می نمایانند. در صورتی که انسان از آن لحظه ها به خوبی استفاده کرده باشد، در قیامت شاد می شود و در غیر این صورت افسرده و حسرت زده خواهد شد.
رسول گرامی اسلام در روایت بسیار عبرت آموزی به این حقیقت اشاره نموده است . ایشان فرموده: روز قیامت که می شود برای هر روز از عمر انسان بیست و چهار صندوقچه به تعداد ساعت های شبانه روز باز خواهد شد. صندوقچه ای را باز می کنند، و بنده آن را مملو از نور و سرور می یابد، در آن هنگام باندازه ای خوشحال می شود که اگر آن خوشحالی را به تمام اهل جهنم تقسیم کنند، همه آنها حالتی پیدا می کنند که درد سوزنده آتش را احساس نمی کنند، آن ساعتی است که در آن خدای تعالی را اطاعت نموده است.
سپس صندوقچه دیگری را باز می کنند و می بیند که پر از تاریکی و بوی بد بسیار ناراحت کننده است، در آن هنگام چنان ناله و حالت دردناکی پیدا می کند که اگر آن ناراحتی را به تمام اهل بهشت تقسیم کنند، لذت درک نعمت های بهشتی برای آنها نقصان می یابد، آن ساعتی است که در آن، خدای تعالی را معصیت نموده است.
پس از آن صندوقچه دیگری را باز می کنند و مشاهده می کند که کاملا خالی است، یعنی محتوای آن نه باعث خوشحالی او می شود و نه باعث آزار او، این ساعتی است که در آن خوابیده و یا به کارهای مباح دنیا مشغول شده است، در این لحظه است که احساس خسارت می کند و تاسف می خورد که چرا از آن فرصت های سرنوشت ساز بهره نبرده، در صورت که می توانست آنها را پر از کارهای نیکی و نور و سروری کند که قابل توصیف نباشد.
بعد می فرماید: به همین خاطر است که قرآن کریم قیامت را روز تغابن نامیده است.

یفتح للعبد یوم القیامة على کل یوم من أیام عمره أربعة وعشرون خزانة عدد ساعات اللیل والنهار ، فخزانة یجدها مملوءة نورا وسرورا فیناله عند مشاهدتها من الفرح والسرور ما لو وزع على أهل النار لأدهشهم عن الإحساس بألم النار ، وهی الساعة التی أطاع فیها ربه ، ثم یفتح له خزانة اخرى فیراها مظلمة منتنة مفزعة فیناله عند مشاهدتها من الفزع والجزع ما لو قسم على أهل الجنة لنغص علیهم نعیمها ، وهی الساعة التی عصى فیها ربه ، ثم یفتح له خزانة اخرى فیراها فارغة لیس فیها ما یسره ولا ما یسوؤه ، وهی الساعة التی نام فیها أو اشتغل فیها بشئ من مباحات الدنیا ، فیناله من الغبن والأسف على فواتها - حیث کان متمکنا من أن یملاها حسنات - ما لا یوصف ، ومن هذا قوله تعالى :( ذلک یوم التغابن ) .

 (بحار الانوار، ج7، ص262)
۰ نظر
سیدابراهیم حسینی

سادگی طلبگی

۰ نظر
سیدابراهیم حسینی

شان روحانی

۰ نظر
سیدابراهیم حسینی

خمریه

علی نفسه فلیبک من ضاع عمره     ولیس له فیها نصیب ولاسهم


چون اعظم آلات اکتساب کمال،واکرم حالات نیل فضل ونوال،اوان گنج حیات وزمان جواهرانفاس وساعات است ، که طالب لبیب به وسیلت آن اکتساب سعادات ابدی، واصطیادکمالات سرمدی تواند کرد، ونفس عزیزخودراازگرفتاری تیه خسران وظلمت وحشت حرمان، به نعیم ریاض عرفان ولذت حصول انوارمدارج ایقان می تواند رسانید، پس هرکه باوجود استعدادوفرصت طلب مراد،ازتحصیل این سعادت بازماند،وزمام اهتمام بدست تصاریف امورفانی مکدر منغض دنیوی داد،به حقیقت ازمردودان ومخذولان منحوس است،که مهروب رامطلوب داشته،ومطلوب رامهروب انگاشته،

اولئک الذین خسروا انفسهم وضل عنهم ماکانوایفترون لاجرم انهم فی الاخره هم الاخسرون.

وکدام غبن وحسرت عظیم ترازآن که:

احمقی باوجوداستعدادتحصیل سیادت پادشاهی، وفرصت اکتساب ذوق سعادت نامتناهی، محنت خارکشی ومذلت کناسی اختیارکند، ومدبری که حیران غبش(تاریکی)ضلال ولهفان(سوخته)عطش زلال ازمفاوزبیداءعدم به سواحل دریای کرم واردگردد،واوقات غنیمت ندارد،وساعات مهلت به سهو وغفلت ولعب شهوت گذارد، وبآخرجمال تجلیات نفحات ربانی نادیده، وذوق شراب محبت ازاقداح اسرارعرفانی ناچشیده، بانفیرحسرت حرمان، وزفیر داغ خسران بالب خشک ودیده گریان ، به ظلمت خانه عدم بازگردد، جای آنست که زمینیان ازحال او عبرت گیرند، وآسمانیان ازنکال اونوحه درگیرند،

جعلنا الله ممن سعدبطاعته وفازبمحبته...

مشارب الاذواق-امیرسیدعلی همدانی

۰ نظر
سیدابراهیم حسینی