حسن بن جهم نزد امام صادق علیه السلام رفت و گفت:


 ای فرزند رسول خدا، مرا در دعاهایتان فراموش نکنید و برای برطرف شدن مشکلاتم دعا بفرمایید. 

امام فرمود: از کجا می دانی که تو را در دعاهای خود فراموش می کنم؟

 حسن پیش خود اندیشید: آن بزرگوار امام شیعیان است و دوستان و شیعیان خود را فراموش نمی کند. من هم که از شیعیان او هستم، پس دلیلی ندارد که او مرا فراموش نماید. عرض کرد: نه، شما مرا فراموش نمی کنید.

 امام فرمود: چگونه فهمیدی که فراموشت نمی کنم؟ 

گفت: چون من از شیعیان و دوستداران شما هستم و می دانم که شما برای دوستان خود دعا می کنید.

 امام پرسید: آیا غیر از این مطلب چیز دیگری را هم می دانی که به خاطر آن فراموشت نسازم؟ حسن گفت: خیر، چیز دیگری نمی دانم. امام فرمود:

 «هرگاه خواستی بدانی که در نزد من چگونه ای، نگاه کن ببین من در نظر تو چگونه هستم و چقدر با هم دوستی داریم؛ تا به وسیله آن، بیشتر به یاد هم باشیم».